کد مطلب:187914
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:297
خودم دیدم
من آن پروانه عشقم كه بی بال و پرم كردند
چو شمع از آتش زهر ستم خاكسترم كردند
من آن گنجینه علمم كه بعدازظهر عاشورا
كبود از تازیانه همچو مادر پیكرم كردند
به جرم آن كه فرزند علی و فاطمه هستم
به جای آب خوناب جگر در ساغرم كردند
[ صفحه 450]
من آن یادآور خونین قیام كربلا بودم
كه در دشت شهادت با پدر همسنگرم كردند
كنار نهر علقم قطعه قطعه پیكری دیدم
كه جای اشك خون جاری ز چشمان ترم كردند
جهان در پیش چشمم تیره و تاریك شد آن دم
كه با تیر سه شعبه بی علی اصغرم كردند
خودم دیدم به روی نی سر فرزند زهرا را
از این ماتم به صبر و استقامت باورم كردند
خودم دیدم نمازش را نشسته عمه می خواند
كه زنده یاد آن پهلو شكسته مادرم كردند
حسن ژولیده